پشت پرده مقبولیت رمزارزها توسط بانک ها
تاکنون، مردم برای مبادلات رمزارزها در درجه اول به صرافیهای رمزنگاری اعتماد کردهاند، این در حالی است که بانکهای بزرگ ایالات متحده مشتاق به نشستن بر سر میز این بازی هستند. به عنوان مثال در چند هفته اخیر J.P. Morgan اولین بانک بزرگی بود که به مشتریان خود اجازه دسترسی به خدمات مربوط به این کلاس از دارایی را داد. در زمانی که دولت چین اجازه استخراج و معاملات بیتکوین را به شهروندان خود نمیدهد، دولت آمریکا بیش از پیش در عمق استفاده از آن غرق میشود که این اتفاق احتمالا برای چین به منزله زنگ خطری خواهد بود. اما پشت پرده مقبولیت رمزارزها توسط بانک ها چیست؟
این موضوع که مقبولیت رمزارزها توسط بانک ها شک مردم از عدم اعتبار داراییهای رمزنگاری شده را از بین میبرد امری غیر قابل انکار است، اما بانکها نیز گاهی با دلایل اشتباه، کاری درست را انجام میدهند. میدانیم که بانکها بدلیل مسائل مربوط به بقاء هنوز از منتقدان اصلی رمزارزها محسوب میشوند، پس دلایل ورود آنها به این بازی چیست؟
تصویب بیتکوین با دلایل اشتباه
خوب یا بد، بیتکوین آنقدر در جلب توجه عموم مردم جهان خوب عمل کرد که بانکها دیگر راهی به جز قبول آن نداشتند و به اجبار به درخواستهای جدید سرمایهگذاران و مشتریان خود تن دادند. اما از آن مهمتر قبل از هر اتفاق جدیدی بانکها باید جلوی خروج مشتریان خود را میگرفتند. در حقیقت طی یک سال گذشته، بانکها شاهد بیشترین میزان خروج سرمایه از حسابهای مختلف به صرافیهای رمزنگاری بودهاند، به بیان دیگر آنها فقط قصد حفاظت از منابع خود را دارند.
عینک خوشبینی، عینک بدبینی
با نگاه مثبت، ما شاهد ایجاد یک سیستم مالی جدید هستیم، به گونهای که نمیتوان مقبولیت بیتکوین را از جانب والاستریت نادیده گرفت. اما از نگاه منفی، بانکها وارد مشاغل یا نوآوریهای جدیدی نمیشوند که باعث تخریب آنها شود، بلکه اینگونه از مشاغل و تهدیدات را به منظور کنترل بیشتر بر امور در حال انجام، در خود جذب میکنند. به عبارت دیگر تهدیدها را به سود خود تبدیل به فرصت میکنند.
از سویی آنها رمزارزها را از طریق محصولات مالی چون معاملات آتی یا صندوقهای سرمایهگذاری ارائه میدهند، و از سوی دیگر از ارائه امکانات جدیدی چون مالکیت فردی، Yield Farming، وامدهی و معاملات سریع و بدون تعطیلات با کارمزد پایین که این نوع از دارایی برای مردم به ارمغان آورده روی برمیگردانند. در همین مسیر به زودی موسسات مالی نیز متوجه خواهند شد که به چیزی بیش از تعدادی بسته مختلف برای ارائه به مشتریان خود نیاز ندارند.
در واقع سیاست بانکها در این خصوص به نوعی تنها ویترین و تغییری ظاهری محسوب میشود، به گونهای که به نظر میرسد که دارند به جای کالسکه یک ماشین جدید را با اسب میکشند. در سیستم بانکی، رمزارزها به مانند گلهایی هستند که بدون آب به پایان خود نزدیک میشوند، به گونهای که ممکن است برای مدتی شکوفا شوند و یا زیبا به نظر برسند اما دیری نخواهد گذشت که پژمرده خواهند شد. در یک جمله، بانکها عمیقا عظمت دنیای رمزارزها را حقیر جلوه خواهند داد.
دیدگاهتان را بنویسید