هویت دیجیتال و عذاب اینترنت مرده
یکی از تبعات استفاده از اینترنت مرده مشکل هویت دیجیتال است، بیایید لحظه ای به این بیانیدیشیم که آن دسته از افرادی که به طور تصادفی لایک می کنند، محتواها را به اشتراک می گذارند، روی پست ها نظر می دهند، افراد و رویدادها را مورد نقد و تمجید قرار می دهند و یا آن دسته از کاربران ناشناسی که بر افکار عمومی تأثیر می گذارند و حتی قدرت تصمیم گیری در مورد نتایج انتخابات را دارند، چه کسانی هستند؟ آنها می توانند دکترا داشته باشند یا حتی هنوز به سن قانونی نرسیده باشند، همچنین شخصیت آنها می تواند توسط هوش مصنوعی ساخته شده باشد اما تنها چیزی که در همه آنها مشترک است، غیرقابل شناسایی بودن آنهاست.
هویت دیجیتال در یک آزمایش فکری ترسناک
تصور کنید که در حال چت با یک پروفایل ناشناس یا گوش دادن به یک پادکست هستید. به طور طبیعی، فرض شما بر این است که در انتهای دیگر این پل ارتباطی یک انسان وجود دارد که از گوشت و استخوان ساخته شده اما در حقیقت ارتباط یا محتوایی که دریافت می کنید توسط یک هوش مصنوعی تولید شده است. چطور می توانید این را تشخیص دهید؟ برای اینکه این آزمایش فکری را یک قدم جلوتر ببریم: چگونه می توانید اثبات کنید که دوستانی که شما در شبکه اجتماعی دیجیتال خود دارید، واقعا همان هایی هستند که به نظر می رسند؟
هنگامی که افراد را ملاقات می کنیم، چهره آنها به عنوان یک مدرک هویتی عالی عمل می کند. اما در فضای آنلاین به سختی راه مستقیمی برای اثبات هویت دیجیتال کاربران وجود دارد. حتی استوری های اینستاگرام، ویدیوهای TikTok یا صمیمانه ترین پست های فیسبوک نیز در تئوری می توانند به صورت کاملا عمیقی جعلی باشند و همانطور که همه ما آن را تجربه کردیم (یا خواهیم کرد)، نمی توان به اطلاعات آنلاین اعتماد کرد.
اگرچه که در حال حاضر مشکل هویت دیجیتال بیشتر فلسفی است تا عملی اما فناوری هایی که می توانند واقعیت را در فضاهای آنلاین تحریف کنند، روز به روز قوی تر می شوند، تصور کنید که آنها در بلند مدت چه کارهایی می توانند انجام دهند. بدون یک روش مطمئن برای تایید هویت افراد حقیقی، از نگاه تئوریک اینترنت ممکن است با موقعیتی مواجه شود که آن را با نام نظریه اینترنت مرده می شناسیم، اینترنت مرده یک نظریه زیرزمینی برگرفته از تئوری توطئه است که اینترنت “جعلی” را مورد ظن قرار می دهد، اینترنتی که دقیقا مثل یک مشعل روشنایی گاز که با هوش مصنوعی کنترل می شود، عمل می کند.
بیشتر بخوانید: همه چیز درباره نظریه اینترنت مرده
اگرچه شاید عجیب به نظر می رسد اما اعتقاد بر این است که حلقه ای از یک حقیقت نگران کننده در مدل عملکرد شبکه های اجتماعی، نسخه فعلی وب و اینترنت متمرکز وجود دارد. خبر خوب اینکه توسعه نسخه جدید وب Web3.0 راه حل های کاربردی و جالب توجهی را به منظور حل معضلات مطرح شده، ارائه می کند.
بیشتر بخوانید: Web3.0 – تاثیر گذر زمان بر بهبود حقوق کاربران
ساخت یک اینترنت با اصل بی اعتمادی (Trustless Internet)
ساتوشی ناکاموتو، خالق ناشناس بیت کوین، درک عمیقی از ماهیت انسان داشت. چرا که او می دانست که مبادلات میان انسان ها تنها بر پایه اعتماد شکل می گیرد. اعتماد به دیگران معمولا یک ویژگی مثبت در نظر گرفته می شود. در حالی که انسان خطاپذیر یا به عبارت دیگر لازم الخطا است. بنابراین، ساتوشی ناکاموتو برای حل مشکل اعتماد در مبادلات و نظام اقتصادی، بیت کوین را تاسیس کرد که در واقع یک سیستم پولی مبتنی بر اثبات رمزنگاری به جای اثبات اعتماد است.
تراکنش ها و تعاملاتی که ما با افراد دیگر در وب داریم باید بر اساس اصل بی اعتمادی بیت کوین باشد. آنچه ما نیاز داریم روشی قابل اعتماد و شفاف برای پیوند دادن آواتارهای دیجیتالی افراد به صاحبان آنهاست. این امر می تواند طیف گسترده ای از مسائل مانند حساب های هرزنامه جعلی، انتشار عمدی اطلاعات نادرست، دستکاری فریبکارانه رسانه ای، کلاه برداری، فیشینگ و دیگر حملات سایبری و ترولینگ را کاهش دهد، چرا که افراد ملزم به پاسخگویی در قبال اقدامات خود در فضای آنلاین می شوند.
مهمتر از همه اینکه سیستم های هویت دیجیتال باید باز و غیرمتمرکز باشند و این در حالی است که راه حل معاصر که در آن شناسه شخصی خود را برای تایید در ارائه دهنده خدمات آپلود می کنید، هیچ یک از این معیارها را برآورده نمی کند. چرا که اگر سیستم احراز هویت بسته و متمرکز باشد، مالک سیستم می تواند رفتار افراد را مانند سیستم اعتبار اجتماعی چین ردیابی و نظارت کند. بنابراین، سیستم های هویت آنلاین باید بر روی زیرساخت وب 3.0 ساخته شوند. ویژگی کلیدی وب 3.0 این است که کاربران مسئول داده ها و هویت دیجیتال خود هستند و خبر خوب اینکه بسیاری از شرکتها در حال حاضر با ایجاد راه حل های هویتی مبتنی بر پلتفرم برای وب که همچنین می توانند مقیاسپذیر هم باشند، در جهت این تغییر کار می کنند.
نکته قابل توجه اینکه مایکروسافت اهمیت توانایی اثبات هویت دیجیتال خود را به روشی ایمن که همچنین به کاربر کمک می کند تا بتواند اعتبار و اطلاعات خود را خصوصی نگه دارد، تشخیص می دهد. آنها در همین راستا یک سیستم هویت غیرمتمرکز به نام Azure AD Verifiable Credentials را به عنوان یک سرویس برای سازمان ها ارائه می دهند.
نمونه هایی از شرکت های دیگری که روی سیستم های هویت غیرمتمرکز و مبتنی بر بلاکچین کار می کنند، عبارتند از ONTology، XSL Labs، Cheqd، Sovrin و بنیاد هویت غیرمتمرکز
آرمان وب
هنگامی که راه حل های هویت دیجیتال به شکل باز و غیرمتمرکز؛ به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند، مجوز ورود با نام کاربری و رمز عبور یا حتی با احراز هویت اجتماعی از طریق حساب های کاربری در گوگل، توییتر و فیسبوک به تاریخ باستانی مبدل خواهند شد. در عوض، ما صاحب یک پاسپورت دیجیتال منحصربفرد هستیم که هر بار که برای یک سرویس آنلاین جدید ثبت نام می کنیم، می تواند توسط یک شبکه همتا به همتا به جای یک واسطه مجاز عمل کند.
همچنین می توانیم تصمیم بگیریم که چه داده هایی را تحت چه شرایطی در دسترس چه کسانی قرار دهیم. به عنوان مثال، اگر برنامه ای دارای محدودیت سنی است، بوسیله همین پاسپورت دیجیتال بدون اینکه اطلاعات بیشتری مانند تاریخ تولد خود را به آن برنامه ارائه دهیم، می توانیم اثبات کنیم که سن ما شامل این محدودیت نمی شود. همچنین اگر آژانسی علاقه مند به استفاده از اولویت های مصرف کننده کاربرها برای مقاصد تجاری یا آماری باشد، مجبور می شود تا برای دسترسی به داده های مورد نیاز خود، ارزش تعیین شده برای داده ها توسط کاربر را به وی بپردازد.
با هم ببینیم: صندلی داغ سی و پنجم
اجماع
اگرچه که شرکت های فناوری به استخراج اطلاعات دیجیتال کاربران به شکل رایگان اعتراف نمی کنند اما هر کاری که به صورت آنلاین انجام می دهیم، ردپایی دیجیتالی به جای می گذارد که توسط شرکت های فناوری انحصاری انتخاب می شوند و در نهایت تبدیل به خوراکی برای الگوریتم ها و هوش مصنوعی تبلیغات و شبکه های اجتماعی می شوند.
حال اگر چیزی تغییر نکند، دیدگاه دیستوپیایی نظریه اینترنت مرده در نهایت می تواند به حقیقت مبدل شده و در نهایت اینترنت، ممکن است تبدیل شود به یک منطقه گرگ و میش که توسط ربات ها و هوش مصنوعی قدرتمند و اختصاصی کنترل می شود، این مدل از اینترنت همچنان می تواند از شخصیت، اعتقادات و ویژگی های انسانی ما سود زیادی به دست آورد.
در لبه این پرتگاه اما خبر خوب اینکه انفجار نوآوری فناوری بلاک چین و هیاهوی پیرامون وب 3.0 باعث افزایش آگاهی از مشکل هویت دیجیتال و عدم مالکیت فعلی داده برای کاربران اینترنت شده که این خود قدمی موثر در مسیر بهبود اینترنت است.
دیدگاهتان را بنویسید